تاثیر پوشانیدن تخممرغهای مادر با برخی از مواد بر کیفیت تخممرغهای انبار شده و نتایج جوجهکشی
مهدی سلمان زاده
دانش آموخته دکترای تخصصی تغذیه دام و طیور، عضو بنیان ملی نخبگان و کانون استعداد های درخشان
نویسنده مسئول: salmanzadeh_mehdi@yahoo.com
چکیده
این آزمايش بهمنظور بررسی اثرات پوشانیدن تخممرغهای مادر گوشتی با برخی از مواد بر کیفیت تخممرغهای انبار شده و نتایج جوجهکشی انجام شد. 900 عدد تخممرغ بارور، در قالب طرح كاملاً تصادفي با پنج تیمار، شش تكرار و هر تكرار شامل 30 عدد تخممرغ، تقسیم شدند. گروههاي آزمايشي شامل: 1) شاهد (بدون پوشاندن تخممرغ)؛ 2) پوشاندن تخممرغ با محلول 60 درصد عسل؛ 3) پوشاندن تخممرغ با محلول عصاره آبی بره موم؛ 4) پوشاندن تخممرغ با محلول چهار درصد ژلاتین؛ 5) پوشاندن تخممرغ با محلول 60 درصد شکر بودند. بعد از اعمال تیمارها، تخممرغها به مدت دو هفته انباردهی و سپس به دستگاه جوجهکشی انتقال داده شدند. در پایان انباردهی صفات کیفی تخممرغ (وزن تخممرغ، وزن پوسته، وزن زرده، وزن سفیده، واحد هاو و pH سفیده) و در پایان دوره جوجهکشی، خصوصیات جوجهدرآوری (درصد جوجهدرآوری، وزن و طول جوجههای تازه تفریخ شده) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، پوشاندن تخممرغها با برخی از مواد، وزن تخممرغ، وزن زرده، وزن سفیده، واحد هاو و pH سفیده را بهبود داد (05/0>P)، در صورتیکه تاثیری بر وزن پوسته تخممرغ نداشت. همچنین، پوشاندن تخممرغها با مواد مذکور درصد جوجهدرآوری را بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد (بدون پوشاندن تخممرغ) افزایش داد (05/0>P)، اما اثر گروههای آزمایشی بر وزن و طول جوجههای تازه تفریخ شده تاثیر معنیداری نداشت. نتایج این مطالعه نشان داد، پوشاندن تخممرغهای انبار شده با عسل، بره موم، ژلاتین و شکر باعث بهبود صفات کیفی و درصد جوجه درآوری تخممرغهای مادر گوشتی شد.
کلمات کلیدی: تخممرغ مادر گوشتی، صفات جوجهکشی، صفات کیفی تخممرغ، مواد پوششی
مقدمه
حفظ کیفیت و نگهداری تخممرغهای جوجهکشی در موسسات پرورش مرغ مادر دارای اهمیت فراوان است. امروزه در مزارع بزرگ پرورش مرغ مادر مدت انبار تخممرغها ممکن است از یک هفته تجاوز کند (یوسال و همکاران، 2002). مدت و شرایط انبارداری هر چقدر مناسب در نظر گرفته شود با این حال، با افزایش این مدت از درصد تفریخ تخممرغها کاسته میشود (دورموز و همکاران، 2009). افزایش بیشتر مدت انبارداری باعث کاهش تفریخ و کیفیت جوجه میشود. حفظ پتانسیل جوجهدرآوری تخممرغهای قابل جوجهکشی از اهمیت خاصی برخوردار است. ولی در ساعات بین تولید تخممرغ و گذاشتن آنها در انکوباتور احتمالا مقداری از کیفیت آنها کاسته خواهد شد، در نتیجه دستکاری تخممرغها در طی این دوره حساس، اغلب تواناییهای ارثی تخممرغ از نظر جوجه درآوری خوب و تولید جوجههای با کیفیت مطلوب کاهش خواهد یافت و به همین دلیل بایستی راهکاری جهت حفظ کیفیت و افزایش درصد جوجه درآوری به مرحله اجرا در آید. به این صورت که بلافاصله بعد از تخمگذاری، مجموعهایی از واکنشهای مختلف از جمله کاهش وزن، افزایش pH آلبومن، آبکی شدن آلبومن، تبخیر آب و آلودگی میکروبی اتفاق میافتاد که نهایتا موجب تغییر در خصوصیات فیزیکی-شیمیایی و عملکردی تخممرغ میگردد. علت عمده این تغییرات، افزایش تبادل گازها (عمدتا دی اکسید کربن) و رطوبت از طریق سوراخها و کراکهای پوسته است (ریو و همکاران، 2009). راهکارهای عملی موجود برای غلبه بر این مشکلات، استفاده از مواد پوشش دهنده از جنس پلیمرهای طبیعی هم چون کیتوزان (کانز و جانسیز، 2007)، پروتیین سویا (رهیم و همکاران، 2004)، پروتیین آب پنیر، شلاک (نوعی رزین با قابلیت پوششدهی)، گلوتن گندم (نو و همکاران، 2007) و همچنین بستهبندی در اتمسفر تغییر یافته (روکولی و همکاران، 2009)، نمک سود کردن، نگهداری در سردخانه، محافظت کنندهها در تخممرغ، پوشاندن پوسته تخممرغ با یک محلول دی متیل ال اوره، پوشاندن تخممرغ با کربوکسی متیل سلولز، پوشاندن تخممرغها با روغن، فرو كردن تخممرغها در محلول، آب آهك و واتر گلاس (کاومانه و همکاران، 2009) است.
هر تخممرغ نطفهدار یک موجود زنده است بنابراین باید در نظر داشت که پوشانیدن تخممرغها با مواد مناسب میتواند در روند جوجه درآوری و کیفیت جوجهها موثر باشد. برای تولید جوجههای گوشتی با رشد سریع، تخممرغهای قابل جوجهکشی مطلوب، مرغهای مادر و تخممرغهای تولیدی در طول دوره بایستی دایما از نظر وزن، اندازه، کنترل گردند، زیرا یکی از فاکتورهای اصلی انتخاب در آمیختههای گوشتی در سالهای اخیر وزن تخممرغ میباشد.
انبار کردن تخممرغهای جوجهکشی و مدت انبار شدن به همان اندازه که برای موسسات جوجهکشی مربوط است به تولیدکنندگان نیز مربوط میشود. در جوجهکشی تجاری انبار کردن تخممرغها یک امر اجتناب ناپذیر است. برخی از کارها برای انبار کردن تخممرغها به مدت کوتاه و برخی به مدت طولانی به کار میروند. در بسیاری از مطالعات انجام شده نشان دهندهی کاهش چشمگیری در راندمان جوجهکشی و کیفیت جوجهها زمانی است که تخممرغها بیشتر از هفت روز انبار شدهاند.
بر اساس مطالعات صورت گرفته، تاکنون آزمایشی در زمینه پوشاندن تخممرغهای مرغ مادر سویه راس 308 با موادی همچون عسل، بره موم، ژله خوراکی و محلول شکر جهت بررسی کیفیت و درصد جوجه درآوری آن صورت نگرفته است. برای این منظور در این تحقیق برآنیم که قبل از قرار دادن تخممرغها در ماشین جوجهکشی آنها را با محلول 60 درصد عسل، محلول عصاره آبی بره موم، محلول چهار درصد ژلاتین و محلول 60 درصد شکر بپوشانیم تا نتایج آنها را در کیفیت و راندمان جوجهکشی مشخص کنیم. در مدت انبار با هدف کنترل کیفیت و نیز مشاهده نتایج جوجهکشی بر روی تخممرغها با پوشاندن مواد مختلف و یا محافظت تخممرغها درون مواد متفاوت، تاثیری که در کیفیت جوجهکشی دارد کنترل میشوند و نتایج مشخص خواهد شد.
2- مواد و روشها
براي جمعآوري تخممرغهاي مورد نظر براي انجام اين آزمايش از يك گله مرغ مادرگوشتي سويه راس 308 (در سن 42 هفتگي) استفاده شد. سعي شد جمعآوري تخممرغهاي مورد نظر در يك روز و از يك سالن انجام شود. بعد از جمعآوري تخممرغها در مرحله اول گازدهي و بعد تخممرغهاي تميز جدا و در دو مرحله تخممرغهاي همشكل و هموزن انتخاب شدند. تمام تخممرغها داراي وزن 67 گرم بودند. تخممرغها به مدت 24 ساعت در دماي 18 درجه سانتیگراد با رطوبت 75 درصد نگهداري و بعد براي بار دوم گازدهي و سپس بهوسيله كاميون مخصوص حمل تخممرغ جوجهكشي به مکان جوجهكشي انتقال داده شدند. محلولهای پوششی مورد استفاده در اين تحقيق شامل محلول 60 درصد عسل، محلول عصاره آبی بره موم، محلول چهار درصد ژلاتین و محلول 60 درصد شکر بود. در کل، تعداد 900 عدد تخممرغ بارور سویه راس 308 با شکل طبیعی و در یک محدوده وزنی یکسان (تقریبا هم وزن) که تاریخ تولید یکسانی داشتند، انتخاب شدند. این آزمایش بر پایه طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار و در هر تکرار 30 تخممرغ مادر گوشتی انجام شد. مواد مورد استفاده در این آزمایش در حجمهای مورد نياز حل و در گروههای آزمایشی سازماندهی شده و به مقدار مورد نیاز جهت پوشانیدن تخممرغها استفاده شدند.
گروههای آزمایشی شامل:
1) تیمار اول (بدون پوشاندن تخممرغ)
2) تیمار دوم (پوشاندن تخممرغ با محلول 60 درصد عسل)
3) تیمار سوم (پوشاندن تخممرغ با محلول عصاره آبی بره موم)
4) تیمار چهارم (پوشاندن تخممرغ با محلول چهار درصد ژلاتین)
5) تیمار پنجم (پوشاندن تخممرغ با محلول 60 درصد شکر)
بعد از پوشانیدن تخممرغها، تخممرغها به مدت 14 روز انبار شده و سپس در داخل شانه مورد نظر قرار داده شدند. شانهها پس از شمارهگذاري، مجدداً در داخل راكهاي جوجهكشي چيده شدند. قبل از عمل قراردادن داخل شانهها، قرعهكشي جهت اختصاص تصادفي تيمارها به واحدهاي آزمايشي صورت گرفت و محلول پوششی مربوطه به هر يك از واحدهاي آزمايش مشخص شد.
پوشاندن تخممرغها با مواد مورد آزمایش
به سه روش اسپری، اسفنج و غوطهور سازی میتوان تخممرغها را پوشش داد که در این مطالعه از روش غوطهورسازی استفاده شد. پوشاندن تخممرغها با مواد مورد نظر در یک روز انجام شد. برای این منظور، تخممرغها با دقت در محلول 60 درصد عسل، محلول عصاره آبی بره موم، محلول چهار درصد ژلاتین و محلول 60 درصد شکر غوطهور شدند و بعد از اطمینان از این که تمام سطح تخممرغ با مواد مذکور کاملا پوشیده شده به مدت دو هفته در دمای 14-12 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 80 درصد نگهداری شدند. در پایان هفته دوم بعد از اعمال تیمارها، از هر تکرار دو عدد تخممرغ جهت بررسی ویژگیهای کیفی تخممرغها (وزن تخممرغ، وزن پوسته، وزن زرده، وزن سفیده، واحد هاو و pH سفیده) به آزمایشگاه تخصصی و بقیه تخممرغها جهت بررسی خصوصیات جوجه درآوری (درصد جوجه درآوری، وزن و طول جوجه های تازه تفریخ شده) به دستگاه جوجهکشی انتقال داده شدند.
صفات مورد اندازهگيري
صفاتي كه در طول مدت انجام اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفتند، شامل صفات کیفی تخممرغ (وزن تخممرغ، وزن پوسته، وزن زرده، وزن سفیده، واحد هاو و pH سفیده) و خصوصیات جوجهدرآوری (درصد جوجه درآوری، وزن و طول جوجه های تازه تفریخ شده) بود. دادههاي رکوردبرداري شده در این آزمایش با استفاده از نرم افزار آماری SAS (2006) رويه مدل خطی تعمیم یافته ((GLM در قالب طرح كاملاً تصادفي مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفتند. ميانگين تيمارهاي آزمايشي نيز با استفاده از آزمون چند دامنهاي دانكن (دانکن، 1955) با يكديگر مقايسه شدند. مدل آماري كه جهت تجزيه و تحليل دادهها مورد استفاده قرار گرفت بهصورت زير بود (وليزاده و مقدم، 1381).
3-نتايج و بحث
مقایسه میانگین اثر تیمارهای آزمایشی نشان داد، پوشاندن تخممرغهای مادر گوشتی با محلول 60 درصد عسل، عصاره آبی بره موم، محلول چهار درصد ژلاتین و محلول 60 درصد شکر باعث بهبود وزن نسبی تخممرغ، وزن نسبی سفیده، وزن نسبی زرده، واحد هاو و pH سفیده نسبت به گروه شاهد (بدون پوشاندن تخممرغ) شد (05/0>P).
– در هر ستون، اعدادي كه داراي حروف مشترک نيستند، اختلاف معنيدار دارند (05/0>P).
– در هر ستون، اعدادي كه داراي حروف مشترک نيستند، اختلاف معنيدار دارند (05/0>P).
وزن نسبی تخممرغ، سفیده، زرده و پوسته تخممرغ:
درصد کاهش وزن، یکی از سادهترین روشهای ارزیابی ماندگاری تخممرغ است و با افزایش طول دوره نگهداری تخممرغ، افت وزنی افزایش مییابد. در طی دوره نگهداری، کاهش وزن به علت تبخیر آب و نیز از دست دادن دی اکسید کربن آلبومن از طریق 7000-17000 منفذ موجود در پوسته، که اکثرا در سر پهن تخممرغ قرار دارند اتفاق میافتد (وانگ و همکاران، 2003). با در نظر گرفتن این نکته که کاهش وزن و تبخیر آب، فرآیندی کاملا وابسته به شرایط محیط نگهداری همچون دما، رطوبت و میزان تهویه محل نگهداری تخممرغ است، نگهداری تخممرغ در دماهای پایین و شرایط یخچال، منجر به کاهش تبخیر آب و نهایتا کاهش کمتر وزن خواهد شد (کارویوی و همکاران، 2008).
در مطالعهی محمدی و همکاران (1391) با استفاده از محلولهای پوشش دهنده بر پایه کربوکسی متیل سلولز و گلیسرول به صورت ساده و یا حاوی اسید اولئیک (یک و دو درصد حجمی-حجمی) و مواد ضد میکروبی (شامل ناتامایسین، بوتیل هیدروکسی آنیزول و سوربات پتاسیم) به این نتیجه رسیدند که در طی دوره نگهداری پنچ هفتهی تخممرغها، کاهش وزن در گروههای پنجگانه پوششدار و شاهد، یک روند افزایشی را نشان میدهد. بدین معنی که با گذشت زمان در تمامی تیمارها، درصد کاهش وزن افزایش مییابد. همچنین درصد کاهش وزن برای گروههای پوششدار به صورت معنیداری کمتر از گروه شاهد بود و محدوده کاهش وزن بعد از پنج هفته، از 89/5 درصد برای گروه دارای پوشش کربوکسی متیل سلولز-اسید اولئیک (دو درصد) تا 99/42 برای گروه شاهد متغییر بود. در بین گروههای پوششدار، بیشترین درصد کاهش وزن، مربوط به گروه کربوکسی متیل سلولز-ترکیبات ضد میکروبی (57/10 درصد) بود که اختلاف معنیداری را نیز با سایر گروههای پوششدار نشان داد، اگرچه از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین سایر گروههای پوششدار مشاهده نشد.
در آزمایشی دیگری محمدی و همکاران (1392) با استفاده از غلظتهای سه ترکیب کربوکسی متیل سلولز، اسید اولئیک و گلیسرول جهت پوششدار کردن تخممرغها گزارش کردند که اثر افزایش غلظت کربوکسی متیل سلولز وابسته به غلظت اسید اولئیک بوده و تنها در غلظتهای پایین اسید اولئیک موجب کاهش جزی در افت وزنی تخممرغ میشود. همچنین این محققین بیان کردند که کاهش میزان افت وزن تخممرغ با افزایش غلظت اسید اولئیک را میتوان به افزایش میزان هیدروفوب سطحی پوشش نسبت داد که موجب کاهش خروج رطوبت و کاهش افت وزنی میشود. با افزایش غلظت اسید اولئیک در هر غلظتی از گلیسرول، افت وزن کاهش مییابد و حداقل افت وزن در حداکثر غلظت اسید اولئیک مشاهده شد. همچنین حداکثر افت وزن در حداقل غلظت اسید اولئیک و گلیسرول مشاهده گردید. افزایش گلیسرول، تنها در غلظتهای پایین اسیداولئیک تاثیر جزی بر کاهش افت وزن دارا بود. در کل، نتایج مطالعهی محمدی و همکاران (1392) نشان داد که تخممرغهای پوشش داده شده اُفت وزنی کمتری نسبت به گروه شاهد (بدون پوشش) داشتند. وونگ و همکاران (1996) گزارش کردند که میزان درصد کاهش وزن بعد از 28 روز در دمای اتاق در گروه شاهد و گروههای پوشیده شده با روغنهای معدنی (با ویسکوزیتههای مختلف) به ترتیب 0/11 و 2/9 بود. محمدی و همکاران (1392) بیان کردند، افزایش غلطت اسید اولئیک موجود در پوشش تخممرغ با حداکثر مقدار خود (v/v 99/1 درصد)، با توجه به خاصیت هیدروفوب آن میتواند مانع خروج رطوبت و در نتیجه کاهش اُفت وزنی در تخممرغ شد. همچنین، نقاط بهینه برای متغیر گلیسرول (بهعنوان پلاستیسایزر) نشان میدهد که در غلظتهای پایین گلیسرول (v/v درصد 01/0 تا 1/0) درصد کاهش وزن کمتر و واحد هاو بیشتری را شاهد خواهیم بود. این موضوع را میتوان با توجه به خاصیت پلاستی سایزرها، یعنی کاهش برهمکنشهای زنجیر به زنجیر و جدا شدن نسبی زنجیرها از همدیگر و ایجاد فضای بین زنجیرههای بیوپلیمر و افزایش هیدروفیل شدن پوشش توضیح داد (توران و همکاران، 2001)، که احتمالاً منجر به کاهش نفوذپذیری پوشش به گازها و افزایش نفوذپذیری آن به رطوبت میشود که این مورد منجر به افزایش واحد هاو و کاهش درصد اُفت وزنی در نمونههای پوشش داده شده تخممرغ میگردد (سویاتما و همکاران، 2005). کانر (a2005) اثرات غلظتهای 6 ،12و 18 درصد پوشش خوراکی ایزوله پروتئین سرمی شیر را روی درصد وزن تخممرغها را مورد بررسی قرار داد، که نتایج نشان داد تخممرغهای پوشش داده شده اُفت وزنی کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند.
در آزمایش تاجیک و همکاران (1389) بیان شد، استفاده از پوششهای خوراکی زئین و کیتوزان بر روی تخممرغها به مدت پنج هفته، تاثیر شایانی بر حفظ کیفیت داخلی تخممرغ داشت، به این صورت که پوشاندن تخممرغها با مواد مذکور باعث جلوگیری از کاهش وزن تخممرغ و حفظ کیفیت آلبومن شد.
در آزمایشی، باهاله و همکاران (2003) کیفیت داخلی تخممرغهای پوششدهی شده با کیتوزان یک درصد و دو درصد که به ترتیب در اسید استیک یک و دو درصد حل شده بودند را در دمای 25 سانتیگراد و در پنج هفته متوالی ارزیابی کردند. آنها نشان دادند که استفاده از کیتوزان دو درصد، 470 کیلو دالتونی به عنوان ماده پوشش دهنده در کاهش افت وزن و فراهم کردن کیفیت مطلوب سفیده و زرده در طول این دوره پنج هفتهای سودمند واقع شد. از نتایج بالا میتوان چنین استنباط کرد که بهواسطه پوششدار کردن تخممرغهای که به مدت زیادی نگهداری میشوند، میتواند در کاهش افت وزن تخممرغ سودمند باشند که نتایج آزمایش اخیر با نتایج محمدی و همکاران (1391)، محمدی و همکاران (1392)، وونگ و همکاران (1996)، تاجیک و همکاران (1389) و باهاله و همکاران (2003) درمورد کاهش افت وزن تخممرغها بهواسطه پوششدار کردن آنها مطابقت دارد.
واحد هاو تخممرغ:
واحد هاو پارامتری است که معرف رابطه بین وزن تخممرغ و ارتفاع آلبومن میباشد و معیاری جهت سنجش کیفیت آلبومن تخممرغ است به گونهای که هر چه واحد هاو بیشتر باشد، معرف کیفیت بهتر آلبومن است (کانر، a2005). خروج گاز دی اکسید کربن طی نگهداری تخممرغ موجب افزایش pH آلبومن و در نتیجه شکسته شدن پیوندهای کمپلکس لیزوزیم-اووموسین میشود که در نهایت به آبکی شدن، کاهش ویسکوزیته و کاهش واحد هاو میانجامد. محدوده واحد هاو، بین 20 برای آلبومن یا سفیده با کیفیت نامناسب و 100 برای سفیده با کیفیت عالی متغیر است (نو و همکاران، 2007).
در مطالعهای محمدی و همکاران (1391) با استفاده از محلولهای پوشش دهنده بر پایه کربوکسی متیل سلولز و گلیسرول به صورت ساده و/یا حاوی اسید اولئیک (یک و دو درصد حجمی-حجمی) و مواد ضد میکروبی (شامل ناتامایسین، بوتیل هیدروکسی آنیزول و سوربات پتاسیم) به این نتیجه رسیدند که در طی دوره نگهداری پنچ هفتهی تخممرغها، روند نزولی واحد هاو در مورد همه تیمارها، کاملا مشهود است، اما سیر نزولی در هر تیمار، متفاوت از سایر گروهها بوده و اختلاف معنیداری بین گروههای پوششدار و بدون پوشش (شاهد) مشاهد شد. کمترین واحد هاو در گروههای پوششدار در پایان هفته پنجم (58/1 ±27/45)، تقریبا مشابه این واحد در هفته دوم گروه شاهد (فاقد پوشش) (44/1±52/48) بود، که این نشان دهنده تاثیر مثبت پوششدهی روی کیفیت اولیه آلبومن تخممرغ و به تاخیر افتادن حداقل سه هفته تنزل کیفیت آلبومن، به واسطه پوششهای پلیمری بر پایه کربوکسی متیل سلولز در مقایسه با گروه شاهد بود. که نتایج ما در مورد بهبود واحد هاو بر اثر پوشش مواد مختلف با نتایج محمدی و همکاران (1391) مطابقت دارد. همچنین˛ این نتایج موافق بود با نتایج کیم و همکاران (2009) مبنی بر این که پوششدهی تخممرغ با کیتوزان، موجب افزایش ماندگاری سه تا چهار هفتهی تخممرغ و بهبود واحد هاو شد. تاجیک و همکاران (1398) در مطالعهی دریافتند که عمر مفید تخممرغهای پوششداده شده با کیتوزان (دو درصد) محلول در اسید استیک یک درصد حداقل چهار هفته طولانیتر از انواع پوششداده نشده در دمای 25 درجه سانتیگراد است. در مطالعه دیگری بهالو همکاران (2003) بیان کردند که پوششدار کردن تخممرغها با وزن ملکولی پایین در مقایسه با وزن مولکولی بالا اثرات حفاظتی بهتری روی کیفیت آلبومن و نهایتا واحد هاو داشت. در تحقیقی، کانر (a2005) تاثیر غلظتهای 12 و 18 درصد پوشش خوراکی تهیه شده از ایزوله پروتیینهای سرمی شیر بر افزایش ماندگاری و کیفیت تخممرغ (کاهش وزن، واحد هاو، واحد زرده و رنگ) را مورد مطالعه قرار دادند و نتایج نشان داد که نمونههای تخممرغ پوشش داده شده کاهش وزن کمتری نسبت به گروه شاهد نشان دادند. همچنین آنها مشاهده کردند که واحد هاو برای غلظتهای 18 و 12 درصد بالاتر از نمونههای شاهد است که نتایج آزمایش اخیر با نتایج این محققین در مورد بهبود واحد هاو بر اثر پوشاندن تخممرغ با مواد پوششی مطابقت دارد.
در آزمایشی سوپاکیول و همکاران (2010) اثرات پوششدهی با متیل سلولز (دو درصد) و هیدروکسی پروپیل متیل سلولز (یک درصد) را جهت مطالعه تاثیر پلی اتیلن گلیکول 400 و مخلوط اسید استیاریک و پالمتیک چهار درصد روی استحکام و نفوذپذیری بخار آب در تخممرغها را، بررسی کردند. نتایج نشان داد که بعد از هفت روز، واحد هاو در تخممرغهای پوشش داده شده از درجه AA به درجه A کاهش یافت و در طی دوره نگهداری در همان درجه A باقی ماند، اما در نمونههای فاقد پوشش طی نگهداری بعد از پنج روز از درجه AA به درجه A و سپس بعد از مدتی به درجه B هم رسید.
لی و همکاران (1996) گزارش کردند پوشاندن تخممرغها با پوششهای پلیمری، با حفظ کیفیت موجب افزایش ماندگاری سه تا چهار هفتهی تخممرغ میشود. کانر (b2005) در مطالعهی دریافت که عمر مفید تخممرغهای پوشش داده شده با کیتوزان (سه درصد در اسید استیک یک درصد) حداقل دو هفته طولانیتر از انواع پوشش داده نشده، است. این اثرات حفاظتی بستگی به عوامل مختلفی همچون کیفیت اولیه تخممرغ، زمان و دمای نگهداری و نوع پوشش نیز دارد (ریو و همکاران، 2009). کیم و همکاران (2006) اثر غلظتهای مختلف پلاستی سایزر (صفر درصد، 5/0 درصد، یک درصد و دو درصد گلیسرول) و انواع مختلف حلال (یک درصد اسید استیک و یک درصد اسید لاکتیک) را بر کیفیت درونی تخممرغهای پوشش داده شده با این مواد را مورد بررسی قرار دادند. مقایسه تخممرغهای پوشش داده شده با گروه شاهد نشان داد که واحد هاو تخممرغهای پوششدار شده حداقل سه هفته بیش از گروه شاهد بود.
در مطالعهی جامع که بر روی اثرات پوششهای پلیمرهای مختلف بر روی خصوصیات داخلی تخممرغ انجام گرفت نشان داده شد که به ترتیب شلاک (نوعی رزین)، کیتوزان و پروتیین آب پنیر، بهترین واحد هاو را در تخممرغها در پایان چهار هفته نشان دادند، در حالی که میزان مقبولیت کلی تخممرغهای پوشش داده شده با شلاک کمتر از نمونههای پوشش داده شده با پرتیین آب پنیر و کیتوزان بود. در این مطالعه شلاک توانایی حفظ درجه تخممرغ در گرید A را تا آخر دوره آزمایش (چهار هفته) را داشت (کانر، a2005).
pH سفیده تخممرغ:
علاوه بر درصد کاهش وزن و واحد هاو، pH تخممرغ نیز میتواند به عنوان شاخصی دیگر برای کیفیت تخممرغ مورد بررسی قرار گیرد (اسکات و سیلورساید، 2000) همچنین بهدلیل اینکه pH زرده تخممرغ در ابتدا حدود شش بوده و با کهنه شدن تخممرغ نسبتا ثابت میماند، لذا معمولا تنها اندازهگیری pH آلبومن تخممرغ بهعنوان یک معیار ارزیابی کیفیت داخلی تخممرغ استفاده میشود (کانر و جانسیز، 2007). آلبومن تخممرغ تازه حاوی 5/0 درصد دی اکسید کربن میباشد که در طی دوره نگهداری کاهش پیدا میکند. خروج دی اکسید کربن از تخممرغ منجر به افزایش pH به حدود 5/9-6/9 میشود. محمدی و همکاران (1391) در آزمایشی کاربرد پوششهای فعال خوراکی بر پایه کربوکسی متیل سلولز حاوی اسید اولئیک و ترکیبات ضد میکروبی برای بهبود کیفیت و افزایش ماندگاری تخممرغ را مورد مطالعه قرار دادند، بر اساس دادههای این محققین، بین تیمارهای پوششدار و شاهد، بعد از پنج هفته، اختلاف معنیداری در مقدار pH آلبومن مشاهده شد. نتایج مطالعه محمدی و همکاران (1391) نشان داد که در گروه شاهد، در طی هفته اول، pH از 49/8 به 37/9 افزایش یافت و سپس به آرامی تا 85/9 نیز بالا رفت. از سوی دیگر در گروههای پوششدار، pH از 49/8 به 88/8 افزایش یافت و در نمونههای پوششدار در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنیداری کمتر بود. بنابراین پوششهای پلیمری بر پایه کربوکس متیل سلولز همچون سدی مانع خروج دی اکسید کربن و روند افزایش pH در آلبومن تخممرغ میشود. در تحقیقات مختلف انجام شده، میزان تغییرات pH آلبومن طی دوره نگهداری، متفاوت بوده است. به عنوان مثال pH آلبومن تخممرغهای فاقد پوشش بعد از 21 روز نگهداری در دمای 10 درجه سانتیگراد از 62/7 به 07/9 (کنیگات و همکاران، 1972)، یا از 39/8 به 48/9 بعد از 8 روز در دمای 25 درجه سانتیگراد و یا از 34/7 به 37/9 بعد از 10 روز در دمای 25 درجه سانتیگراد (اسکات و سیلورساید، 2000) افزایش یافت. تفاوت pH آلبومن در این تحقیقات و مطالعه حاضر میتواند ناشی از تفاوت در کیفیت اولیه، اندازه، دما و سایر شرایط نگهداری تخممرغ باشد. همچنین، بر اساس نتایج آنالیز آماری تاجیک و همکاران (1389)، اختلاف معنیداری در میزان pH بین گروههای پوششدار و بدون پوشش بهخصوص در هفتههای پایانی مشاهده شد. در طول پنج هفته، در تمامی گروههای پوششدار، پس از کاهش ناچیز اولیه، pH تا پایان ثابت مانده و تفاوت معنیداری بین گروههای پوششدار مشاهده نشد. در حالیکه در گروه شاهد، از همان هفته اول pH از یک الگوی افزایشی تبعیت میکرد. نتایج مطالعه تاجیک و همکاران (1389) نشان داد، پوششهای پلیمری همچون لیتوزان و زئین با ایجاد سدی محکم در برابر خروج گاز دی اکسید کربن از تخممرغ عمل نموده بهطوریکه در پایان هفته پنجم، pH آلبومن مشابه با هفته اول بود که نتایج آزمایش اخیر با نتایج آزمایش تاجیک و همکاران (1389) در مورد اثر پوششدار کردن تخممرغهای انبار شده بر pH آلبومن مطابقت دارد. در تحقیقی کانر (2005) گزارش کرد که pH تخممرغهای پوشش داده شده با کیتوزان (سه درصد در یک درصد اسید استیک) در طول چهار هفته ذخیرهسازی در دمای 25 درجه سانتیگراد از 49/7 به 83/8 رسید، در حالی که pH نمونههای گروه شاهد از 48/7 به 3/9 افزایش یافت. همچنین در مطالعهای مشابه نشان داده شد که pH آلبومن تخممرغهای پوشش داده نشده در طول دوره نگهداری در دمای اتاق و با کهنه شدن تخممرغ، بهدلیل تبادل گازها به خصوص دی اکسید کربن بین محیط و تخممرغ و قلیایی شدن بیشتر آلبومن، از 6/7 تا 4/9 افزایش یافته و موجب ایجاد یکسری تغییرات نامطلوب شد (کیم و همکاران، 2006). همچنین در آزمایشی که توسط کانر و جانسیز (2007) جهت پوششدار کردن تخممرغها با کیتوزان سه درصد انجام شد، به این نتیجه رسیدند که استفاده از پوشش کیتوزان سه درصد یک پوشش مناسب برای حفظ pH آلبومن در طول چهار هفته نگهداری در دمای 25 درجه سانتیگراد در مقایسه با گروه شاهد بود، که نتایج آزمایش اخیر با نتایج محمدی و همکاران (1391)، تاجیک و همکاران (1389)، کانر (2005) و کانر و جانسیز (2007) درمورد pH تخممرغهای پوششدار مطابقت دارد.
با بررسی نتایج مقایسه میانگین اثر گروههای آزمایشی روی درصد جوجه درآوری، میتوان نتیجه گرفت که پوشاندن تخممرغهای مادر گوشتی با برخی از مواد باعث افزایش معنیدار درصد جوجه درآوری نسبت به گروه شاهد (بدون پوشش) شد.
– در هر ستون، اعدادي كه داراي حروف مشترک نيستند، اختلاف معنيدار دارند (05/0>P).
میر سعیدی و صدری (2011) نشان دادند، درصد جوجه درآوری در تخممرغهای بارور مرغ مادر گوشتی در گروههای که برای مدت زمانی یک، سه، شش، نه و 12 روز نگهداری شده بودند بهترتیب 80، 5/80، 5/72، 50 و 5/25 درصد بود که کاهش در جوجه درآوری با افزایش زمان نگهداری بیش از سه روز ثبت شد و بیشترین قابلیت جوجه درآوری برای تخممرغهای بود که به مدت سه روز و کمترین برای تخممرغهای گروهی که به مدت 12 روز قبل از انتقال به دستگاه جوجهکشی نگهداری شده بودند، این محققین بیان کردند که به موازات افزایش زمان نگهداری تا 12 روز، درصد جوجه درآوری بهطور قابل توجهی کاهش و درصد جنینهای مرده در تخممرغهای بارور افزایش داشت. لیبوکس (1995) گزارش کرد، تخممرغهای که مدت سه روز نگهداری شده بودند در مقایسه با تخممرغهای که به مدت 10 روز نگهداری شده بودند، قابلیت جوجه درآوری بهتری را نشان دادند. بر اساس گزارش روماو و همکاران (2008) قابلیت جوجه درآوری بلدرچینهای گوشتی و تخمگذار هنگامی که طول زمان نگهداری از سه روز به 12 روز میرسد، کاهش قابل توجهی مییابد. بنا بر گزارش ویلسون و همکاران (1997) افزایش زمان نگهداری تخم شترمرغ، کاهش موثری در قابلیت جوجه درآوری دارد، اگر چه مدت نگهداری تا هفت روز اثر نسبتا کمی را داشت. همچنین، تعدادی از محققین هم نشان دادند، افزایش زمان نگهداری تخم گونههای مختلف پرندگان باعث افزایش درصد مرگ جنینی در تخممرغهای مادر نژاد لگهورن (ون کاتاسویرامارنیان و همکاران، 1980)، بلدرچینهای ژاپنی مولد (بامگارتنر و همکاران، 1978) و مرغهای شاخدار مولد (براه و سندهیو، 1984) شد. از نتایج بالا چنین استنباط میشود که افزایش زمان انباداری تخم پرندگان باعث کاهش درصد و کیفیت جوجه درآوری میشود. بنابراین، محققین بر این شدند تا بتوانند در زمان انبارداری طولانی مدت راهکارهای در نظر بگیرند تا بتوانند تخممرغهای با کیفیت بهتر نگهداری کنند. اما متاسفانه در تحقیقهای که توسط این محققین انجام پذیرفته دادهها در مورد درصد جوجه درآوری گزارش نشده است. دورموز و همکاران (2009)، با بررسی اثر پوشش تخممرغهای بارور با مواد مختلف (آب شکر، آب ژلاتینی و فشرده کردن تخممرغ) مشاهده کردند، پوشاندن تخممرغهای بارور بهوسیله آب ژلاتینی و فشرده کردن تخممرغها به مدت 13 روز باعث افزایش درصد جوجه درآوری و وزن جوجههای تازه تفریخ شده، شد. همچنین، این محققین پیشنهاد کردند، استفاده از مواد پوششی جهت افزایش کیفیت و درصد جوجهدرآوری تخممرغهای بارور در مدت انبارداری طولانی میتواند موضوع بسیار مناسبی جهت بررسی بیشتر مکانیزم اثر مواد پوششی جهت افزایش قابلیت جوجهدرآوری تخممرغهای بارور باشد. که نتایج اخیر درمورد اثر پوشش تخممرغهای بارور بر درصد جوجه درآوری مطابقت، اما بر وزن جوجههای تازه تفریخ شده با نتایج دورموز و همکاران (2009) مطابقت ندارد.
از نتایج بالا میتوان چنین استنباط کرد که افزایش زمان انباداری باعث، کاهش کیفیت و درصد جوجه درآوری میشود که بایستی به طریقی از کاهش کیفیت و درصد جوجه درآوری در تخممرغهای که به مدت طولانی انباردهی میشوند کاست. امروزه استفاده از مواد پوشانده شده میتواند راهکاری مناسبی جهت افزایش کیفیت و درصد جوجه درآوری تخممرغهای باروری که به مدت طولانی انباردهی میشود، استفاده کرد. امید است بهتوان با بهینهسازی تهیه پوششها همراه با بررسی تاثیر عوامل محیطی هم چون دما، رطوبت در میزان اثر بخشی این روش گامی جدید در افزایش میزان ماندگاری و افزایش درصد جوجه درآوری تخممرغها برداشته شود.
- اثر پوشاندن تخممرغهای مادر گوشتی با محلول 60 درصد عسل، محلول عصاره آبی بره موم، محلول چهار درصد ژلاتین و محلول 60 درصد شکر وزن تخممرغ، وزن سفیده، وزن زرده، واحد هاو و pH سفیده تخممرغهای انباردهی شده را به مدت 14 روز بهبود داد، در صورتیکه تاثیری بر وزن پوسته تخممرغ نداشت.
- اطلاعات موجود نشان میدهد، پوشاندن تخممرغهای مادر گوشتی با مواد مذکور، درصد جوجه درآوری را بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد (بدون پوشاندن تخممرغ) افزایش داد، اما اثر گروههای آزمایشی بر وزن و طول جوجههای تازه تفریخ شده تاثیر معنیداری نداشت.
پیشنهادها
- پیشنهاد میشود، اثرات استفاده از سایر مواد پوششی دیگر بر صفات کیفی و درصد جوجه درآوری مرغهای مادر گوشتی نیز مورد تحقیق قرار گیرد.
- پیشنهاد میشود، اثرات استفاده از مواد پوششی عسل، بره موم، ژلاتین و شکر بر صفات کیفی و جوجه درآوری سایر طیور نیز مورد تحقیق قرار گیرد.
- پیشنهاد میشود، جهت بررسی کامل اثرات پوشاندن تخممرغها بر روی صفات کیفی و درصد جوجه درآوری، طول مدت نگهداری تخممرغها با مواد پوششی بیش از دو هفته انجام شود.
- پیشنهاد میشود، تاثیر پوشانیدن تخممرغهای مادر گوشتی با مواد پوششی در دماها و درصد رطوبت های مختلف در مدت انباردهی انجام و مقایسه شوند.
فهرست منابع فارسی
تاجيك، ح.، ف. يوسفي و م. مرادي. 1389. اثرات پوششهاي خوراکي زئين و کيتوزان حاوي اسانس پونه کوهي بر روي ويژگيهاي کيفي تخممرغ. مجله پژوهشهاي صنايع غذايي (دانش كشاورزي)، شماره یک، صفحات 73-90.
محمدی، ش.، ب. قنبرزاده، م. صوتی، ش. قیاسیفر و س. ح. جلالی. 1391. کاربرد پوششهای فعال خوراکی بر پایۀ کربوکسی متیل سلولز حاوی اسید اپلییک و ترکیبات ضد میکروبی برای بهبود کیفیت و افزایش ماندگاری تخممرغ. نشریه پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران. جلد هشتم، شماره دوم، صفحات 235-244.
محمدی، ش.، ب. قنبرزاده، م. صوتی و ش. قیاسیفر. 1392. بهینهسازی فرمولاسیون پوشش های خوراکی بر پایۀ کربوکسی متیل سلولز براساس حداقل اُفت وزنی و حداکثر اندیسِ “هاو” در تخممرغ با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM). نشریه فرآوری و نگهداری مواد غذای. جلد پنجم، شماره اول، صفحات 43-58.
وليزاده، م.، م. مقدم. 1381. طرحهاي آزمايشي در كشاورزي، انتشارات پريور، تك جلدي، صفحات 121-304.
فهرست منابع غیر فارسی
Baumgartner, J., A. Grom, J. Csuka, and H. Zemanova. 1978. The effect of storage of incubation eggs on hatchability ,growth and egg production in Japanese quail . Zivocisna Vyroba, Ivanka pri Dunaji, Czecho-slovakia. 23: 219-226.
Bhale, S., H. K. No, W. Prinywiwatkul, and A. J. Farr. 2003. Chitosan coating improves shelf life of eggs. J. Food Sci. 68: 2378-2383.
Brah, G. S. and J. S. Sandhu. 1984. pre–incubation storage effects on guinea fowl eggs at tropical temperature .Trop. Agric. 61: 35-36.
Caner, C. 2005a. Whey protein isolate coating and concentration effects on egg shelf
life. J. Sci. Food Agric. 85: 2143–2148.
Caner, C. 2005b. The effect of edible eggshell coatings on egg quality and consumer perception. J. Sci. Food Agric. 85: 1897–1902.
Caner, C. and O. Cansiz. 2007. Chitosan coating minimizes eggshell breakage and improves egg quality. J. Sci. Food Agric. 88: 56-61.
Duncan, J. W., 1955. Multiples range and multiple F tests. Biometrics, 11: 1-42.
Durmus, I., S. Kamanli, and H. Aygoren. 2009. Effects of coating breeding eggs with different materials on hatching results. Poult. Res. J., 8: 23-25.
Kaewmanee, T., S. Benjakul and W. Visessanguan. 2009. Changes in chemical composition, physical properties and microstructure of duck egg as influenced by salting. Food Chem., 112: 560–569.
Karoui, R., B. Nicola, and J. D. Baerdemaeker. 2008. Monitoring the egg freshness during storage under modified atmosphere by fluorescence spectroscopy. Food Bioprocess Technol. 1: 346–35
Kim, S. H., H. K. No, S. D. Kim, and W. Prinyawiwatkul. 2006. Effect of plasticizer concentration and solvent types on shelf-life of eggs coated with chitosan. J. Food Sci., 71: 349–353.
Li-Chan, E., and S. Nakai. 1989. Biochemical basis for the properties of egg white. Crit. Rev. Poult. Biol. 2: 21–59.
Mirsaeedi, S. M. F., and R. Sadri. 2011. Effects of different temperatures and storage periods on hatchability of broiler breeder eggs. (http://www.itpnews.com/zhntyk-v-tvlyd-msl/brrsy-asrat-dma-v-zman-hay-mkhtlf-nghdary-tkhm-mrgh-ntfh-dar-dr-myzan-ghablyt-barvry-anha.aspx?Itemid=347).
NO, H. K., S. P. Meyers, W. Prinyawiwatkul, and Z. Xu. 2007. Applications of chitosan for improvement of quality and shelf life of foods: A review. J. Food Sci. 72: 87-100.
Rhim, J. W., C. L. Weller, and A. Gennadios. 2004. Effects of soy protein on shell strength and quality of shell eggs. Food Sci. Biotechnol., 13: 455-459.
Rocculi, P., U. Tylewicz, A. Pekoslawska, S. Romani, F. Sirri, V. Siracusa, and M. Dalla Rosa. 2009. MAP storage of shell hen eggs, Part 1: Effect on physic chemical characteristics of the fresh product. LWT– Food Sci. Technol., 42: 758–762.
Ryu, K. N., S. H. Kim, H. K. No, and W. Prinyawiwatkul. 2009. Effects of storage temperature on quality of eggs coated with chitosan. J. Chitin Chitosan, 14: 143-148.
SAS Institute. 2006. SAS/STAT User’s Guide. Version 9. SAS Inst. Inc., Cary, NC.
Scott, T. A., and F. G. Silversides. 2000. The effect of storage and strain of hen on egg quality. Poult. Sci., 79: 1725–1729.
Suppakul, P., K. Jutakorn, and Y. Bangchokedee. 2010. Efficacy of cellulose-based coating on enhancing the shelf life of fresh eggs. J. Food Eng. 98: 207–213.
Suyatma, N. E., L. Tighzert, and A. Copinet. 2005. Effects of hydrophilic plasticizers on mechanical, thermal, and surface properties of chitosan films. J. Agr. Food Chem. 53: 3950–3957.
Turhan, K. N., F. Sahbaz, and A. Güner. 2001. A spectrophotometric study of hydrogen
bonding in methylcellulose-based edible films plasticized by polyethylene glycol.
J. Food Sci. 66: 59–62.
Uysal, A., O, Elibol, Z. İlhan, S. Aktan, and M. Akan. 2002. Kuluçkalık yumurtalarda karton veya pilastik viyol kullanımının yumurta hijyeni ve kuluçka ozellikleri uzerine etkileri. Tavukçuluk Araştırma Dergisi, 3: 13-16.
Venkatasubramanian, S., K. F. R. Sheriff, G. Gajendran, K. Sundaresan, P. Kumararaja and P. Kothandaraman. 1980. Effect of prolonged pre-incubation storages on the hatchability, and malpositios in chicken eggs. Kerala J. Vet. Sci., 11: 70-74.
Wilson, H.R., A. R. Eldred and C. J. Wilcox. 1997. Storage time and ostrich egg hatchability. J. Appl. Poult. Res., 6: 216-220.
Wong, C., J. Herald, and A. Hachmeister. 1996. Evaluation of mechanical and barrier propeties of protein coating on shell eggs. Poult. Sci. 75: 417–422.
دیدگاه شما